صندلی ماساژور دست دوم | آی ریلکس | داستانی که منجر به خریدن صندلی ماساژور دست دوم شد

نوشته شده توسط: آی ریلکس
6 سال قبل
3206 بازدید

صندلی ماساژور دست دوم ، چند روز پیش یکی از دوستام باهام تماس گرفت و درباره صندلی ماساژوری که چند وقت پیش خریده بودم پرس و جو کرد.

فهمیدم می خواد صندلی ماساژور دست دوم با قیمت مناسب بگیره.

منو یاد اتفاقی انداخت که باعث شد خیلی راحت صاحب صندلی ماساژور بشم.

زمانی که دارم این داستان رو می نویسم روی صندلی ماساژور دست دوم لَم دادم و غرق در آرامشم!!

داستان صندلی ماساژور دست دوم

راستش از زمانی که یادم میاد عاشق ماساژ گرفتن بودم و حتی وقتی بچه بودم تا بابام کمرمو ماساژ نمی داد خوابم نمی برد.

وقتیم که بزرگ شدم دیگه کسی نبود که ماساژم بده!

هزینه های ماساژ هم که قربونش برم کمرشکنه.

تا قبل از این اتفاق هم چیزی راجع به صندلی ماساژور نمی دونستم.

اما الان واقعا قدرشو می دونم.

بهتون توصیه می کنم اگه واقعا می خوایین با هزینه پایین صاحب صندلی ماساژور بشین حتما این خاطره منو بخونین.

صندلی ماساژور دست دوم

صندلی ماساژور دست دوم

تا بفهمین چقدر راحت میشه این کارو انجام داد!!

خرید صندلی ماساژور در تعطیلات عید

ای بابا نزدیکای عید که میشه دیگه نمیتونی توو این طهرون جُم بخوری.

این میرداماد هم که همیشه انگار شب عروسیشه انقدر شلوغه !!!

(همیشه عادت دارم عصبانیتو و کلافگیمو با شوخی و خنده سرکوب کنم)

منم که هر روز باید این مسیر مسخره رو برم و بیام.

توی همین افکار پریشونه خودم غوطه ور بودم که صدای وحشتناکی همهمه افکارمو در هم شکست.

+ آقا مگه خوابی ببین ماشین معصومو چیکارش کردی !

شروع داستان با یه تصادف

تازه متوجه شدم که کوبیدم به ماشین جلویی، خیلی خونسرد پیاده شدم و سعی کردم ادای آدمای با فرهنگو در بیارم:

– برادر من حالا اتفاقیه که افتاده خودتو عصبانی نکن حلش می کنیم.

+ چی چیو حلش می کنیم در ضمن من برادر دست و پا چلفتی مِثِه تو نمی خوام!!

– عزیز جان مودب باش من هرچقدر که خسارتت باشه تقدیم می کنم.

اصلا الان زنگ می زنیم پلیس بیاد حل کنه مشلکو!

بعد از دو سه ساعت الافی بالاخره قرار شد فرداش بریم ماشینشو صاف کنن و بیمه منم موند دستش!!

واقعا دیگه طاقتم طاق شده بود آخه مگه میشه این همه بدبختی یهو رو سر آدم خراب بشه.

از درون آشوب بودم حالا کوفتگی بدنمم که دیگه بماند!!

ساعتای ۱۱ بود رسیدم خونه در زدم و مثل همیشه نیلوفر درو باز کرد.

با اینکه بی اندازه دوسش داشتم و دیدنش آرومم می کرد، اما اون لحظه حوصله ی نیلوفرم نداشتم دیگه!!

زندگی در کنار صندلی ماساژور

+ حمید جان خسته نباشی عزیزم، تو برو لباساتو عوض کن منم شامو می کشم

– مرسی عزیزدلم خیلی خستم میل ندارم می رم بخوابم

+ مگه میشه بدون شام بخوابی

– نیلوفر عزیزم عصر تو شرکت با بچه ها عصرونه خوردیم میل ندارم تو برو بخور

+ باشه پس شب بخیر

– شب تو هم بخیر

اینقدر خسته بودم حتی حال شام خوردنم نداشتم، می دونم که نیلوفر از دستم ناراحت شده بود.

اما فقط به خوابیدن فکر می کردم! لباسامو درآوردم و رفتم خوابیم!

زیییییینگ زییییییینگ

صدای مسخره آلارم گوشی باز آرامشو ازم گرفت، به زور و با بی حوصلی بلند شدم دیدم نیلوفر نیست.

یه لحظه دلشوره گرفتم سراسیمه دویدم توی حال، دیدم روی کاناپه خوابیده حتما بابت رفتار دیشبم ازم حسابی دلگیره.

رفتم یه آب به دست و صورتم زدم و یه چایی ریختم واسه خودم چون واقعا دیگه دلم داشت ضعف می رفت.

گوشیمو برداشتمو شماره اون مرد بی اعصاب دیروزی رو گرفتم :

+ الو

– الو سلام آقای تیموری، من مانی هستم دیروز با هم تصادف کردیم

+ سلام جناب، من با شما تصادف نکرم البته، شما کوبیدی به ماشین من، اما در کل من دیروز خیلی تند رفتم بابت رفتارم معذرت می خوام

– نه خواهش می کنم به هر حال این روزا دیگه همه مشکلات خوشونو دارن مشکلی نیست.

تماس گرفتم که برای تعمیر ماشینتون باهم قرار بزاریم

+ جناب مانی من ماشینو دیشب دادم به یکی از دوستام که ببره ردیفش کنه، باهام تماس گرفت گفت هزینه اش خیلی کم شده.

من واقعا متاسفم بابت رفتار دیشبم.

برای جبران هم می خوام دعوتتون کنم دفترم که هم چند کلمه ای گپ بزنیم هم بیمه ی ماشینتونو تقدیم کنم.

– آقا شرمنده می کنین من والا خیلی درگیرم امروزم ۲ ساعتی از شرکت مرخصی گرفتم اما باشه چشم خدمتتون می رسم.

+ منتظرتون هستم

– فقط ببخشید آدرستون ؟

+ تکست می کنم براتون

– ممنونم مزاحمتون میشم، خدانگهدار

+ خواهش می کنم منتظرم، خداحافظ

علت خریدن صندلی ماساژور دست دوم

چاییم رو خوردم، کیف و کتمو برداشتم و رفتم به سمت در که کفشامو بپوشم که صدای اس ام اس گوشیم اومد.

فهمید آدرسو فرستاده، سوئیچ رو از روی جاکفشی برداشتم و زدم بیرون.

توی راه همش داشتم به این فکر می کردم که چطور میشه یه آدم در عرض کمتر از ۱۰ -۱۲ ساعت اینقدر تغییر کنه.

توی این افکار بودم که یهو صدای وِیز(waze) دراومد :

“بعد از ۳۰۰ متر از راست خارج شوید” یه نگاه به صفحه گوشی انداختم.

دیدم زمان رسیدن رو زده یک دقیقه، پیچیدم توی کوچه ماشینو پارک کردم و وارد ساختمون شدم.

از نگهبان پرسیدم ببخشید دفتر آقای تیموری کدوم طبقس و رفتم سوار آسانسور شدم.

با صدای ضبط شده ی خانم توی آسانسور فهمیدم رسیدم “طبقه ی هفتم” اومدم بیرون.

رو به رو ۲ تا در بود که کنار یکیشون یه تابلو نصب شده بود که نوشته بود “شرکت طراحی داخلی تی آر آی”.

حدس زدم این اسمِ مخفف یه ربطی باید به تیموری داشته باشه در زدم و رفتم داخل.

تجربه استفاده از صندلی ماساژور

وارد که شدم با یه فضای خیلی شیک و مدرن مواجه شدم که یه میز با طراحی عجیب و خاص توجه ام رو جلب کرد.

کنار میز یه صندلی بود که ترکیبی از مبل و صندلی و تخت بود به نظرم !!

داشتم دور و اطراف رو وارسی می کردم که یه صدای آشنا اومد:

+ به به آقای مانی، خیلی خوش اومدین، من باز هم بابت رفتار دیروز عذر می خوام !

– اِاِاِ ببخشی آقای تیموری من محو تماشای این صندلی و دکوراسیون شما شدم اصلا حواسم نبود ماشالا چه سلیقه ای!!

+ خواهش می کنم قربان بنده نوازی می فرمایید، اون صندلی هم قابلتونو نداره!

– ممنونم فقط یه سوال ؟! اون صندلیه یا مبل یا تخت ؟ منو گیج کرد J

+ “صندلی ماساژور” می خواین امتحانش کنین؟

– واقعا چه جالب !! اگه بشه که عالی میشه !

+ بله حتما

نشستم روی صندلی ماساژور دست دوم و تیموری هم روشنش کرد و گفت ماساژش ۱۵ دقیقه طول میکشه.

رفت که بیمه ماشینمو از اتاقش بیاره، چشمام ناخودآگاه بسته شد.

فقط داشتم لذت می بردم که صدای تیموری منو شوکه کرد باز!!!

کلا این آدم چه خوش اخلاقش چه بد اخلاقش استاده پاره کردن افکار من بود !!!

لذت استفاده از صندلی ماساژور دست دوم

+ خوشتون اومد ؟

– آره آقا عالیه دستتون درد نکنه قشنگ خستگی های یه هفته رو از تنم کشید بیرون، راستی قیمت اینا چقدره حدودا ؟

+ والا من از یکی از دوستام که واردکننده صندلی ماساژورِ خریدم.

سال پیش ۲۵ بود الانو نمی دونم اگه می خواین زنگ بزنم بهش بپرسم؟

– نه آقا ممنونم الان فکر کنم ۵۰ تومان شده باشه دیگه !

+ آره قیمتا که دیگه بالا رفته.

اما چند وقت پیش که باهاش صحبت می کردم یادمه می گفت الانم چون قیمتا رفته بالا همه میان دنبال دست دوم و شورومی چون خیلی به صرفه تره !!

– جدا ؟ یعنی اینقدر تفاوتشه ؟

+ فکر کنم، بزار یه زنگ بزنم ببینم چه طوره قیمتاش.

واسه منم قطعا ارزون تر می زنه، حداقل جبران رفتار بد دیروزم باشه.

– جناب تیموری دیگه دارین خجالت زده ام می کنین من هنوز خسارت ماشین شما رو هم پرداخت نکردم!

+ لطفا دیگه صحبتشو نکن آشنا شدن با آدم با فرهنگی مثل شما برام خیلی با ارزش تره

خریدن صندلی ماساژور دست دوم

همیجوری که اینارو می گفت گوشیشو برداشت و شماره دوستشو گرفت:

+ الو سلام مسعود جان خوبی، چه خبر ؟

آقا غرض از مزاحمت، من برای یکی از دوستام یه صندلی ماساژور خوب می خوام با قیمت مناسب چیزی داری ؟

– سلام خسرو جان تو خوبی ؟

کار و بار خوبه ؟

والا صندلی ماساژور ارزون خوب که دیگه وجود نداره!

اما اگه برای رفیقت می خوای از من میشنوین دست دوم بخرین.

ببین الان یه صندلی ماساژور بن کر دارم ۳۰ ماه هم گارانتی سلامت ماندگار داره.

صندلی ماساژور دست دوم ارزان

صندلی ماساژور دست دوم ارزان

۲۴ ماهش مونده فقط ۶ ماه استفاده شده اونم هفته ای یه ماساژ ۱۰ دقیقه ای گرفتن باهاش.

خیلی سالم و ترو تمیزه قیمتشم خیلی پایین تر از آکبندشه اینو میشه با ۳۰ تومان اینطورا بردارین، حالا واسه تو کمترم می زنم!

+ فدای تو دمت گرم فقط خودت که بهتر می دونی با این وضعیت بازار ۳۰ تومان یجا دادن یکم سخته !!

خرید قسطی صندلی ماساژور دست دوم

– این حرفا چیه بابا کی از تو پول خواست حالا

+ نه بالاخره حساب حسابِ کاکا برادر

– باشه خوب قسطیش می کنیم برات خوبه ؟ راضیی ؟

+ نه خوب نیست !! عالیه ! دمت گرم خیلی لطف کردی میگم این رفیقمون بیاد همون جا چکاشو بیاره، باقی کارا هم با خودتون دیگه !

– باشه حتما من در خدمتم، به خونواده سلام برسون

+ چاکرم تو هم همینطور

باورم نمی شد که به همین راحتی دارم صندلی ماساژ می خرم.

من که تا یه ساعت پیش نمیدونستم صندلی ماساژور چیه.

در عرض کمتر از یه ساعت دارم به آرزوی بچگیم که هر روز ماساژ گرفتنه می رسم.

بعد از کلی تشکر و گرفتن بیمه و هماهنگ کردن قرار شام با خونواده با خسرو از دفترش زدم بیرون.

به شرکت اطلاع دادم که کارم طول می کشه و امروز نمیرسم بیام.

رفتم به سمت دفتر مسعود که سمت گاندی بود.

چک هارو بهش دادم و اونم تا تونست باهام راه اومد بنده خدا، خلاصه قرار شد تا عصر صندلی رو بیارن واسه نصب.

در نهایت

رفتم خونه و بعد از اینکه حسابی از دل نیلوفر درآوردم.

بهش گفتم برات سورپرایز دارم اونم تا عصر کنجکاوی ولش نکرد.

Jوقتی که صندلی رو آوردن کلی ذوق کرد و برام از فواید صندلی ماساژور دست دوم  گفت.

منم از اینکه تونسته بودم خاطره تلخ شب پیش رو از ذهنش پاک کنم خیلی خوشحال بودم !!

برچسب‌ها:, , , ,

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *